همسر شهید «مهدی باکری» میگوید: قرار بود باهم برای زیارت به مشهد برویم. آقا مهدی خیلی سرش شلوغ بود و نمی دانست چطوری به من بگوید که نمیتوانیم برویم.
همسر شهید باکری میگوید: یک روز مهدی آمد و گفت شب میهمان داریم، جلسه با بچههای لشکر در خانه ماست، جگر خریده بود و گفت درست کن. گفتم نان نداریم و من هم نمیتوانم بروم در صف نانوایی بایستم.
مهدی باکری و ۱۲ تن از فرماندهان و مسئولان لشکر در عملیات بدر، حسینوار جنگیدند و حسینوار به شهادت رسیدند.